به نام خداوندی که دشمن افرادی هست که تهمت میزنن
این پست رو میزارم تا ثابت کنم که بیگناهم.
ماجرا :
شنبه 16م بهمن ماه صبح که بیدار شدم تا برم هنرستان مثل همه ی روز ها ی دیگه اول رفتم به قسمت نظرات کانون هواداران مجید خراطها تا ببیینم چه خبر تازه ای شد موقع ای که خواب بودم… وقتی رفتم اونجا فهمیدم که یک نفر عوضی که خدا لعنتش کنه به باران بهاری* فهش داد.
((((توضیح : باران بهاری یکی از فعال ترین و قدیمی ترین کاربران داخل کانون میباشد+طراح اصلی کانون+طراح سایت درخواستی + یکی از مدیران کانون))))
منم چون ارادت خواصی (در حد المپیک ) به باران دارم بهم بر خورد و شروع کردم به بدو بیرا گفتن به اون فرد عوضی…
برای خواندن به ادامه مطلب مراجعه کنید
این عکسش هست:
(((لطفا برای سایز در اندازه اصلی کلیک کنید)))
یک سوال دارم ازتون به نظر شما من به کی بد و بیرا میگفتم؟
الف- به خودم
ب- به شخصی که فهش داد به باران
حتما الان بعضی ها که ادعای کارگردانی میکنن میگن داشتم فیلم بازی میکردم…جلوتر بیشتر درموردش صحبت میکنم.
تا اینجا فکر کنم متوجه شدین ماجرا چی بود.
خلاصه: یکی اومد به باران فحش داد منم از باران دفاع کردم
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
من بعد از اون روز چون حالم خوش نبود.نرفتم دیگه کامنت بزارم.(البته اون روز کامنت های دیگری هم گزاشتم که اگه نیاز شد اونا رو نشون میدم.) بعد از اینکه حالم خوب شد رفتم ویندوزم رو عوض کردم که از شانس بدم ویندوزم نتونست مودمم رو بشناسه(هنوزم نمیشناسه) پس دسترسی من از طریق کامپیوتر خونه قطع شد.موبایلم هم یک مشکلی براش پیش اومد که نمیتونستم کامنت فارسی بزارم.چون اونجا همه فارسی مینویسن من بدم میومد که انگلیسی کامنت بزارم.برای همین نزاشتم.چند روزی گزشت تا بلخره صبرم سر اومد و رفتم انگلیسی کامنت بزارم.وقتی رفتم رفتم کامنت گزاشتم دیدم کامنتم تایید نشد.خیلی تعجب کردم از این ماجرا چون من جزء قدیمی ترین افراد کانون بودم برای همین خیلی ناراحت شدم.بعدش به خودم گفتم عیبی نداره حتما اشتباهی حذف شد که این مشکلات بعضی مواقع پیش میاد.بیخیال شدم اول خوشحال شدم چون کامنت انگلیسی بود یکم ضایع بازی میشد…اما بعد از ظهر که انلاین شدم اقا رضاعاصمی به من درخواست ادد شدن داد.منم تایید کردم اون یک چیزی گفت که مغزم سوت کشید گفت: مرتضی تو به باران فهش دادی؟ گفتم چرا این سوال رو پرسیدی؟ گفت چون تو کانون همه به تو و تیمور مشکوکن.
(توضیح:تیمور یک فرد بی ادب و یکی دیگر از ادم های عوضی کره ی زمین)
پیش خودم گفتم چقدر خوبه که با یک ادم عوضی هم رده شدم…بلخره اونو قانع کردم که کار من نبود.
کمکم هر کی میومد با من چت میکرد میگفت تو به باران فهش دادی؟همشون رو قانع کردم.اما خیلی حالم بد بود چون من باران رو خیلی دوست داشتم اینو بار ها هم میون جمع ثابت کردم برای همین هر کاری کردم که خودمو قانع کنم که یک دلیل باشه که من به شک کنند نتونستم.منی که به باران تا الان حتی کوچکتراز گل هم نگفتم به من شک کردن …
مسعله رو برای دوستای نزدیکم از جمله باران و روهام گفتم.روهام به من امید داد و گفت این حرفا همش مزخرفه کسی به تو شک نداره… باران گفت من متعسفم که بخاطره من مورد تهمت قرار گرفتید من حتی کوچکترین شک هم رو شما ندارم…
منم باور کردم که شایعه هست.برای همین با کامپیوتر شرکت رفتم کامنت گزاشتم.اینبار فارسی نوشتم.ولی دیدم تایید نشد.
توضیح : من تا الان با کامپیوتر شرکت کامنت نذاشتم.
اما این کامنتم هم تایید نشد.مطمعن بودم که سامان کامنتم رو تایید نکرد.به چند دلیل:
– به حسین گفتم گفت کامنی ازت ندیدم
– به سید احمد روهام گفت گفت کامنی از من ندیده
– مطمعن بودم اگه کوروش کامنت منو دیده باشه تاییدش میکرد
– مهمترین دلیل هم این بود که سامان بعد من کامنت گزاشت
پس سامان حتما کامنت منو حذف کرده که دیگران هم نتونن کامنتم رو تایید کنن.فرداش با سامان چت کردم دیدم قشنگ و مستقیم میگه تو به باران فهش دادی دلایلی هم اورد که من براتون همه ی دلایل هارو میگم.
نکته در اینجا کلمه ی تو یعنی من.چون میخوام از زبان سامان بگم
– در اون کامنت ها از کلمه ی ((ضر)) استفاده شده بود که اینگونه ضر هارو فقط تو مینویسی
– اولین نفری که بعد اون فهش ها کامنت گزاشت تو بودی
– ای پی تو در اون زمان فهش انلاین بود
– تو قبلا گفتی که هر وقت که شد به کانون ضرر میرسونی
– قبلا تو فقط در مورد ای پی و اینجور چیزا بحث میکردی بقیه چیزی از این چیزا سر در نمیارن
خندم گرفت از این دلایلی که اورد.اخه خودتون حساب کنید خیلی بچگانه بود برای اثبات یک کاری
برای اینکه بهتون ثابت کنم که اینااسون تر از چیزی هست که بخواد منو متهم کنه جواب تک تکشو من میدم
در جواب اولی :
به نظر شما تو دنیا فقط من هستم که اینجوری مینویسم ضر ؟
در جواب دومی:
خوپب حتما اولین نفری که اون کامنت رو دیده من بودم.در ضمن من کامنت هامو ساعت 7 صبح دادم.که اولا اونموقع کسی بیدار نیست دوما کامنت فهش 2-3 صبح بود.
در جواب سومی:
این امکان نداره چون کامنتهایی که حاوی محموله ی فهش بودن در زمان 2-3 صبح بود که اون موقع من خوابیده بودم.و امکان نداره کسی بتونه ای پی منو تشخیص بده چون من از ای پی چنجر استفاده میکنم که این یعنی من ای پی خواصی ندارم.حالا اون چجور فهمید که ای پی منه نمیدونم
در جواب چهارمی :
اره من قبلا گکفته بودم که ضرر میزنم به کانون اما به چه قیمتی؟روهام میدونه که من چجوری میخواستم به کانون ضرر برسونم.من میخواستم برم تو شبکه های اجتماعی و اونجا ابروی کانون رو ببرم که نکردم…
در جواب پنجمی :
نمیدونم چه ربطی داشت این حرف اما فکر نکنم دیگران در مورد مسعله ای که من میدونم اطلاعاتی ندارن چگونه میتونه به گناهکار بودن من کمکی کنه؟
اخرش گفت من تورو چند ماهه که میشناسم پس برای من فیلم بازی نکن.یک نکته رو بگم که پدرو مادرم نتونستن منو بشناسن هنوز حالا فردی که فقط یکم اشنایی تو نت داره از من چجوری تونست منو بشناسه نمیدونم؟؟؟؟
فراموش کردم بگم گفته بود ای پی تو رو قفل کردیم و دیگه کامنت هات به دستمون نمیرسه.
مستقیما و با صراحت کامل میگم داره مذخرف میگه به دلایلی:
– اولا من از ای پی چنجر استفاده میکنم
– دوما پس چرا کامنتی که از کامپیوتر شرکت دادم به دستشون نرسید؟
– سوما این اصلات امکان نداره که بشه تو سرویس میهن بلاگ یک ای پی رو قفل کرد.
– چهارما اگه یک ای پی رو بشه قفل کرد اصلا اجازه نوشتن کامنت برای اون ای پی وجود نداره
پس همینجا میگم اقا سامان برو از جنس یک رنگ بهتر استفاده کن چون این رنگ ها واسه من رنگی نداره.
به نظر شما با توجه به این توضیحات من درست میگم یا سامان که میگه تو به باران فهش دادی.و ایا دلایلش قانع کننده بود؟
